یک تحلیلگر آمریکایی تاکید کرد دولت آمریکا خواهان پذیرش کاپیتولاسیون از سوی ایران است و چنین توقعی موجب مرگ برجام میشود.
شیرین
هانتر در پایگاه تحلیلی لوبلاگ نوشت: گویا آمریکا نه در پی جلب همکاری
تهران در حل منازعات منطقه بلکه خواهان پذیرش کاپیتولاسیون و تمامی
خواستههای آمریکا و متحدانش از سوی ایران است اما تداوم رفتار کنونی
آمریکا بعد از برجام موجب مرگ آن میشود.
شیرین هانتر استاد دانشکده
روابط خارجی دانشگاه جرج تاون موفقیت برجام را در «هالهای از ابهام» توصیف
کرد. هانتر در تشریح «بزرگترین آسیب به برجام»، به جلوگیری از استفاده
ایران از دلار در مناسبات تجاری بینالمللی خود از سوی آمریکا اشاره کرد و
نوشت: «به این ترتیب ایران نتوانسته است به مبلغی نزدیک به 100 میلیارد
دلار که کشورهای مختلفی از جمله هند به آن بدهکارند، دست پیدا کند. همچنین
بانکها و بازرگانان اروپایی نیز از آغاز مجدد روابط خود با ایران نگران
شدهاند چرا که آمریکا در گذشته آنها را در این خصوص میلیاردها دلار جریمه
کرده است.»
وی افزود: «واشنگتن استدلال میکند که برجام آمریکا را ملزم
نمیکند پیوستن دوباره ایران به اقتصاد جهانی را تضمین کند و کاخ سفید
اعلام کرده است، صدور مجوز استفاده مجدد بانکهای غیرآمریکایی از دلار در
مناسبات خود با ایران بخشی از برجام نیست.» هانتر استدلال فوق را نادرست
خواند و تاکید کرد: «سازمان ملل در سال 2008 محدودیتهای بانکی را علیه
ایران اعمال و دولت اوباما چندی بعد تحریمهای بانکی بسیار سنگینی را به
طور یکجانبه علیه ایران وضع کرد.
در واقع یکی از اهداف اصلی ایران از
دستیابی به برجام برقراری مجدد ارتباطات بانکی بوده است و نمیتوان پذیرفت
که چنین توافقی بخشی از برجام نبوده باشد.» هانتر تصریح کرد: حتی اگر این
مسئله خاص نیز به لحاظ فنی بخشی از توافق هستهای نباشد، ایرانیها در حال
پی بردن به این مطلب هستند که آمریکا ادبیات برجام را هرگونه که میخواهد
تفسیر میکند و حداقل بر اساس روح توافق رفتار نمیکند. چنین تعبیر و
تفسیری (از برجام از سوی آمریکا) اگر ادامه پیدا کند میتواند به معنای مرگ
برجام باشد.
وی یادآور شد: گرچه شاید کشوری مانند آمریکا چندان نگران
وجهه بینالمللی خود به خاطر نقض تعهد نباشد اما این امر درباره
سیاستمداران ایران صدق نمیکند. برای مذاکرهکنندگان ایرانی صادق نبودن
آمریکا میتواند به معنای خاتمه کار حرفهای آنها یا چیزی بدتر از آن باشد.
به این ترتیب، امکان اینکه روحانی برای دوره بعدی ریاستجمهوری انتخاب
نشود، افزایش مییابد.
این تحلیلگر آمریکایی همچنین در تحلیل اهداف کاخ
سفید از برجام تاکید کرد: رفتار کاخ سفید بعد از توافق هستهای نشان
نمیدهد که آیا واشنگتن واقعا خواهان تعدیل سیاستهای ایران و همکاری
سازنده تهران برای برقراری صلح و ثبات در منطقه هست یا خیر؟ بعد از حادثه
یازده سپتامبر سال 2001 و حمله آمریکا به افغانستان در زمان ریاست جمهوری
«محمد خاتمی»، ایران به آمریکا در ساقط کردن رژیم «طالبان» کمک کرد اما
«جورج بوش» رئیسجمهوری وقت آمریکا، ایران را در «محور شرارت» جای داد.
سابقه فوق گویای این است که ایالات متحده میخواهد سیاست ایران را تا تغییر حکومت تهران یا حتی تجزیه این کشور بیثبات نگه دارد.
وی
نوشت: «از سوی دیگر وقتی ایران همچنان به عنوان یک تهدید مطرح شود،
بهانهای برای جلوگیری از رشد و توسعه اقتصادی آن وجود دارد. این استراتژی
را «دنیس راس» مقام عالیرتبه سابق آمریکا مطرح کرده است.
تناقض ماجرا
در این است که آمریکا در عین حال همچنان از ایران میخواهد به حل منازعه
یمن، سوریه و عراق کمک کند اما اگر آمریکا به توقعات خود از برجام پایان
ندهد، چرا ایران باید چنین کاری بکند؟ پس از اینکه ایران در افغانستان به
آمریکا کمک کرد عملا از تمامی مسائل افغانستان که مستقیما بر امنیت ایران
تاثیر میگذاشت، کنار گذاشته شد.» این تحلیلگر آمریکایی در تشریح معنای
«کمک» ایران از نگاه واشنگتن افزود: «در واقع، آمریکا اعتقاد دارد که ایران
باید مواضع واشنگتن و متحدانش را دربست قبول کند.
به عبارتی، همکاری از
نظر آمریکا به معنای «کاپیتولاسیون» است اما ایران نمیتواند مطمئن باشد که
این کار، آمریکا و متحدانش را راضی خواهد کرد. طنز ماجرا این است که با
تضعیف میانهروهای ایران، کار دولت آمریکا که میخواهد تهران تغییرات
دلخواه واشنگتن را اعمال کند، دشوارتر خواهد شد.»
هانتر میافزاید: اگر
آمریکا به دولتهای هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی پاسخ مثبت میداد، بسیاری
از تغییرات مورد نظر کاخ سفید مثلا در زمینه حقوق بشر میتوانست تاکنون
محقق شده باشد.
لیبراسیون: سیاست آمریکا نگرانی از تجارت با ایران را افزایش داده است
سیاستهای آمریکا پس از اجرای توافق برجام، نگرانی بانکها و بازرگانان در زمینه روابط با ایران را افزایش داده است.
روزنامه
فرانسوی لیبراسیون در گزارشی خاطرنشان کرد: بسیاری در آمریکا و اروپا در
حالی که مشتاق بودند یک توافق موفق و یک دوران جدید در روابط تهران و
واشنگتن بخشی از میراث اوباما خواهد بود، متوجه شدند که دولت اوباما تجارت
با تهران را منع میکند.
این روزنامه میافزاید: گرچه در ایران این
توافقنامه منتقدان زیادی دارد اما تاکنون اجرای آن در ایران به خوبی انجام
شده است با این حال شرکتها و دولتهای اروپایی و آسیایی، عمدتا بانکها،
از انجام تجارت قانونی با ایران به علت بلاتکلیفی بر سر تحریمهای
باقیمانده، پا پس میکشند.
آنها خواهان توضیح کتبی درباره این هستند که
مقررات مالی و قوانین جاری آمریکا اجازه چه کاری را به آنها میدهد. در
اصل، آنها خواهان تضمینی هستند که آمریکا، آنها را برای معاملات با ایران
تحت پیگرد قرار نخواهد داد یا مجازات نخواهد کرد.
واردات 4 میلیارد دلار لوازم آرایش در ولنگاری پسابرجام
برندهای لوازم آرایش و مد غربی برای ورود به ایران پس از برجام خیز برداشتهاند.
وبسایت
صدای آمریکا در گزارشی نوشت: رقابت برندهای لوازم آرایش و مد غربی برای
ورود به ایران در حالی داغ شده است که وقتی «نگین فتاحی - داسمال» اولین
شعبه از سالنهای زنجیرهای آرایش ناخن خود را در ایران افتتاح کرد، با
استقبال مدگراهای ایرانی مواجه شد.
فتاحی میگوید با لغو تحریمهای اقتصادی بینالمللی ایران، وقت آن رسیده است که یک برند ممتاز بینالمللی وارد ایران شود.
نگین
فتاحی شهروند اماراتی متولد ایران که مدیر سالنهای زنجیرهای کاشت و
آرایش ناخن و همچنین سالن پیرایش و ناخن مردانه در امارات است، در مصاحبه
با «فورچون» میگوید: زنان ایرانی (!) تشنه هر چیز اصیل و وارداتی از غرب
هستند. با این حال برخی مشتریان به دیده شک به شعبه تهران این سالن مانیکور
نگاه میکنند.
بنابراین گزارش شرکت لوازم آرایش فرانسوی «سفورا» نیز در
ایران شعبه باز میکند. برخی برندهای ممتاز غربی که حتی در زمان تحریم
محصولات خود را به دست مشتریان ثروتمند ایرانی میرساندند، حالا در تلاش
برای ورود مستقیم به ایران هستند. وضع محصولات آرایشی نیز مشابه است.
مرکز پژوهشهای مجلس بازار لوازم آرایش ایران را بیش از چهار میلیارد دلار در سال تخمین زده است.
خروج
میلیاردها دلار از کشور برای لوازم آرایش در حالی است که دولت همواره از
محدودیتهای درآمدی ارزی نالان بوده و از سوی دیگر وعده داده که در پسا
برجام، فناوری تولید برای رونق اقتصادی وارد کشور شود.
دقیقاً کجای برجام افتخار برای ایران است
آقای
روحانی شما فرمودید که برجام یک افتخار سیاسی و حقوقی برای تاریخ ملت
ایران ثبت کرده است؛ اما رئیس بانک مرکزی دولت شما فرمودهاند که «تقریباً
هیچ چیز از اجرای برجام نصیب ایران نشده است.» با نهایت احترام و ادب از
جنابعالی میپرسم که چگونه میتوان تقریباً هیچ چیز را افتخار سیاسی و
حقوقی برای تاریخ ملت ایران تلقی کرد؟
دکتر سید حمیدرضا طالقانی حقوقدان
و استادیار دانشگاه ضمن نقد سخنان توأم با عصبانت و پرخاشگری رئیس جمهور
در سمنان نوشت: امروز منتقدان برجام در این باره سخن میگویند؛ زیرا روغن
ریخته را نمیتوان جمع کرد؛ اما بیشترین نقدها را میتوان در اظهارنظرهای
دولتمردانی مشاهده کرد که خود شما آنان را منصوب کردهاید! چندی پیش شاهد
اعتراف سخت و دردناک آقای دکتر علیاکبر صالحی بودیم که قبلاً یکی از
مدافعان سرسخت برجام بود و با واکنش بسیار تند شما مواجه شد؛ تا بلکه
سایرین ماست خود را کیسه کنند؛
اما گویا فاجعه آنقدر عمیق است که دوستان
نزدیک شما، از واکنش مزبور عبرت نگرفته و برای تبرئه خود در پیشگاه ملت و
در واکنش به شتاب روزافزونی که تنویر افکار عمومی در درک ماهیت برجام دارد،
در ابراز واقعیت، از یکدیگر سبقت میگیرند. چگونه میتوان اظهارات رئیس کل
بانک مرکزی جناب آقای دکتر سیف و حتی آقای زنگنه را در مورد برجام،
علیرغم همه خطراتی که آنان را در عرصه مدیریتی تهدید میکند، نادیده گرفت.
به
گزارش رجانیوز، در ادامه این نامه انتقادی آمده است: من هنوز هم
نفهمیدهام که عصبانیت شما، از چه کسی یا چه کسانی بود؟ شما بدون آنکه از
کسی اسمی ببرید، کسانی را که در نقد برجام سخن میگویند، بیغیرت و فاقد
تعصب ملی توصیف کردید و فرمودید: «کجا رفت تعصب ملی و غیرت دینی؟» از آن رو
که امروز دیگر فقط رقبای سیاسی شما نیستند که برجام را نقد میکنند، بلکه
مدیران ارشد در دولت خود شما نیز در این باره صریحاً سخن میگویند، چطور
ممکن است رئیس جمهور، حتی آنان را نیز بیغیرت و فاقد تعصب ملی بداند و با
این حال، آنها را در موقعیتی که از ناحیه رئیس جمهور دارند، ایفا کند؟
شما
فرمودید که دوران نقد برجام سپری شده است. این سخن بسیار عجیبی است که
سکاندار اجرایی کشور به زبان میآورد. واقعیت این است که دوران هیچ واقعیت
تاریخی، تمام شدنی نیست؛ حتی واقعیاتی که صرفاً در کتابهای تاریخ جا خوش
کردهاند. آیا ما اجازه داریم که به تحلیلگران تاریخ بگوییم که دوران نقد
امتیازاتی چون توتون و تنباکو، امتیاز رویتر، امتیاز ترکمانچای و گلستان و
غیره به سر آمده است و دیگر نباید از آن سخنی بگویند؟!
آقای رئیس
جمهور! اگر دوران نقد برجام گذشته است، بفرمایید دوران نقد آن کی بود که
حالا دیگر سپری شده است؟ شما که در دوران قبل از امضای برجام نیز منتقدان
را با الفاظ توهینآمیز و فضاسازی رسانهای و تخریب و... به شدت نکوهش
میکردید پس از منظر جنابعالی، نه قبل از امضای برجام و نه بعد از اجرای
آن، زمان نقد برجام نبوده و نیست! آیا بهتر نیست دستور بفرمایید که نقد و
انتقاد، برای همیشه ممنوع!
چرا ما از دیروز و دوستان شما در امروز و همه
و همه در فردا و فرداها حق ندارند بگویند و بپرسند که در ازای بخش وسیعی
از دستاوردهای هستهای که آن را بدواً و نقداً به باد فنا دادیم؛ قلب
راکتور اراک را از بتن پر کردیم؛ صدها تن اورانیوم غنی شده را که برای آن
خونهای دانشمندان هستهای ما بر زمین ریخت، تحویل بیگانگان دادیم و به
خارج از کشور منتقل کردیم؛
بسیاری از دانشمندان هستهای کشور را از کار
برکنار کردیم؛ غنیسازی را از بیست درصد به سه و نیم درصد کاهش دادیم؛
نوزده هزار سانتریفیوژ فعال را از گردونه خارج و به کمتر از شش هزار تقلیل
دادیم؛ مرکز فردو را از جایگاه واقعیاش، به حداقل ممکن رساندیم و دهها
سؤال بیجواب دیگر، چه مزیتی به دست آوردهایم؟
شما از مزیتهای روی کاغذ
سخن میگویید. بر فرض که این مزیتها عادلانه و پیروزمندانه باشد، بفرمایید
که همین مزیتهای حداقلی، کی از روی کاغذ، به واقعیت و سرانجام عملی مبدل
میشود؟
خبر تلخ «تقریباً هیچ» سیف را جلیلی 8 ماه قبل پیشبینی کرده بود
آنچه
رئیس بانک مرکزی بعد از مذاکره با وزیر خزانه داری آمریکا به آن رسید؛ چند
ماه قبل در کمیسیون برجام تشریح شده بود اما هشدار درباره عدم رفع تحریم
بانکی در کمیسیون برجام، جدی گرفته نشد!
به گزارش رجانیوز: در حالی
ولیالله سیف رئیس بانک مرکزی در مصاحبه با تلویزیون بلومبرگ از دستاورد
اقتصادی «تقریباً هیچ» برای تهران در برجام خبر داد که سعید جلیلی و تیم
سابق دیپلماسی هستهای بارها در کمیسیون تخصصی برجام در شهریور 94 از
برداشته نشدن و عدم لغوتحریمهای مالی و بانکی در متن برجام پرده برداشته
بودند که با بیسواد خواندن آنها از سوی دولت مواجهه شده بود.
سیف در
جریان سفر به آمریکا گفت: ایران سه ماه بعد از اجرایی شدن برجام، توان
دستیابی به 100 میلیارد دلار دارایی ضبط شده در خارج از کشور را نداشته و
برای پرداخت صورتحسابهایش در مبادلات خارجی به دنبال راهی برای استفاده
از دلار است.
سیف، جمعه به تلویزیون بلومبرگ گفت: «تقریباً هیچ چیز» از
این توافق که در روز 16 ژانویه اجرایی شد عاید ایران نشده است. یکی از
نیازهایی که قطعاً ما داریم تبدیل کردن ارز است برای اینکه بتوانیم به
تأمین کنندگان (کالا) پول پرداخت کنیم. این، نیازمند دسترسی به نظام مالی
آمریکا است.
این صحبتهای سیف در حالی است که سعید جلیلی دبیر سابق
شورای عالی امنیت کشور در کمیسیون تخصصی برجام در شهریور سال قبل با بیان
اینکه تحریم روابط بانکی ممنوعیت چرخه دلار را به دنبال دارد، توضیح داد:
«ممنوعیت این چرخش یعنی تراکنش نقل و انتقال داراییهای اتباع ایرانی از
جمله دولت ایران به طور مثال سفارتخانهها از طریق حساب ارزی در بانکهای
خارجی ممکن نخواهد بود و این تحریم کماکان باقی است و نه تنها بعد از 8 سال
لغو نمیشود بلکه تنها عنوان کردهاند بعد از 8 سال موضوع را پیگیری
میکنند.»
جلیلی با تأکید بر اینکه تداوم تحریم بانکی بر تراکنش مالی
نفتی نیز تأثیرمیگذارد، ادامه داد: «اگر که کشوری از ایران نفت خریداری
کند، نمیتواند پول نفت را به حساب خارجی ما واریز کند و اگر چنین اتفاقی
بیافتد مشمول تحریم ثانویه خواهد بود و ایران نمیتواند به راحتی به پول
نفتی خود دست یابد.»
جلیلی تصریح کرده بود: نکته بعدی که باقی میماند
بحث ممنوعیت چرخه دلار است. یعنی تراکنش و نقل و انتقال دلاری برای اتباع،
بانکها، نهادها و دولت ایران ممنوع است. یعنی حتی اگر سفارت ما بخواهد
حقوق کارمندانش را به دلار و از طریق بانک بدهد، این امکان برایش فراهم
نیست. اتباع ما نمیتوانند بروند در بانکها حساب دلاری باز بکنند. این
چیزی است که طبق این روندی که در اینجا ذکر شده کماکان باقی میماند. نه
تنها الان باقی میماند، هشت سال و نه سال و بعداً هم هیچ بحثی نمیشود که
این کی برداشته میشود.