بگذارید از این اینجا شروع کنیم. چه ارتباطی بین نوع زندگی بچههای زینبیون و شیوه جنگیدنشان در سوریه است؟
شور حسینیشان خیلی زیاد است (با لبخند). شاید مسئله این باشد که این بچهها همیشه در جنگ بودهاند و زندگیشان در مبارزه گذشته است؛ چون در بسیاری از روزها شهید داشتهایم. دائم در مبارزه بودهایم. برای خودمان سلاح میخریدیم، تو گویی در منطقه جنگی، زندگی روزمره ما جریان داشت.
یعنی از بچگی با این مفاهیم بزرگ شدهاید؟
بله. با این مفاهیم بزرگ شدهایم. و واقعا اهالی آنجا حاضرند جانشان را بدهند، اما به اعتقادات شیعیشان پشت نکنند. برای همین هم در جنگ سوریه خیلی غیرتی میروند جلو و میجنگند و اصولا عقبنشینی یا اسیر دادن در مسلک زینبیون نیست. یک فرد سوری برای من تعریف میکرد که در خانههای ما امروز بهجای قسم به قرآن و سایر مقدسات، به زینبیون قسم میخوریم. این حرف یک نفر اهل سوریه بود.
تاثیرات زینبیون روی دیگر مجاهدین که در سوریه میجنگند چگونه است؟
شنیدههایمان از فرماندهان ایرانی و فرماندهان قبلی زینبیون اینطور است که از فاطمیون افغانی و نیروهای سوری و حزبالله لبنان و حیدریون عراق میآمدند و از ما میخواستند که فقط پنج نیرو از زینبیون به ما بدهید که ما اعلام کنیم زینبیون دارد، میآید! چون داعش وقتی که متوجه میشود زینبیون دارد میآید فرار میکند. نمونههایش کم نیست. مثلا مناطقی هست که در دست داعش بوده، اما به محض اینکه شنیدهاند زینبیون دارند میآیند یک ترسی داشتهاند که باعث فرارشان شده است.
یک شعاری هست بین بچههای زینبیون که آن را فریاد میزنند و به نعره حیدری معروف است. الان در منطقه همه نعره حیدری را یاد گرفتهاند.
چگونه است؟
یک نفر با صدای بلند و کشیده میگوید: «نعـــــره حیـــدری»... بقیه بلند میگویند: «یــا علــی (ع)».
این شعاری است که زمان جنگ بین هندوستان و پاکستان، رزمندگان شیعه و سنی این شعارها را سر میدادند. دربارهاش میگویند یک حس و قدرتی را به شما میدهد. وقتی که یا علی (ع) را میگویید، این یک قدرتی به شما منتقل میکند که روبه دشمن حرکت میکنید و عقب هم نمینشینید. این حرف را اهل سنت درباره این شعار گفتهاند.
ارتش پاکستان هم که بیشتر برادران سنی هستند.
بله. در ارتش به کسانی که شجاعتهایی از خودشان نشان دادهاند و کارنامه نظامی خوبی داشتهاند، نشان حیدر میدهند. الان در ارتش پاکستان هشت نفر این نشان را گرفتهاند اما در زمان دیکتاتور اسبق، ژنرال ضیاءالحق و بر اثر نفوذ آل سعود نعره حیدری در همه سازمانها حذف شد. البته من این را در پرانتز بگویم که این ارتشی که من دارم از آن صحبت میکنم ارتشی است که برای اسلام در پاکستان تشکیل شد و با ارتش امروز متاسفانه خیلی تفاوت دارد. غربیها و سرویسهای اطلاعاتی روی این ارتش و بیقید کردنش نسبت به اسلام خیلی کار کردهاند.
اما انشاءالله همین زینبیون بعد از ختم فتنه سوریه برمیگردند و دست راست حضرت آقا در جهان خواهند شد انشاءالله.
از پاکستانیها در نیروهای معارض هم هستند؟
بله. این پاکستانیهایی که در گروههای تکفیری هستند بیشتر از وزیرستان هستند. اتفاقا همینها وقتی که نعره حیدری ما را در عملیاتها و هجومها میشنوند، به بقیه میگویند دیگر خودتان را جمع کنید!
در خیلی جاها دیدهایم که سوریهایها اعلام میکنند زینبیون دارد میآید یا برای تثبیب خط میگویند زینبیون اینجا مستقرند.
دو تا ماجرا هم بگویم. این دوستان به یک منطقهای میروند که حاج قاسم به آنها درباره خطرات منطقه گفته بود. میروند از پشت قیچی میشوند. نیروهای خودی هم در حال عقبنشستن بودهاند که آنها در محاصره میافتند. محاصرهشان طول میکشد و از لحاظ مهمات و غذا و آب هم در مضیقه قرار میگیرند. با بیسیم با آنها صحبت میکنند. حاج قاسم هم گوش میکرده است. گفته بودند یا مهمات میتوانیم برسانیم یا غذا، گفته بودند همان مهمات را بدهید. فرماندهی که پشت بیسیم است میگوید در منطقه گوسفند هست از آن تغذیه کنید. میگویند ما آمدهایم اینجا از ناموس و مال مردم دفاع کنیم، قرار نیست که مال مردم و حقالناس را بخوریم. ما این کار را نمیکنیم. حاج قاسم سلیمانی وقتی این قضیه را شنیده بود از فرمانده میانی پرسیده بود که کدام گروه در آن منطقه عمل کرده است؟ فرمانده جواب میدهد بچههای زینبیون پاکستان. حاج قاسم میگوید تمام توانتان را بگذارید که این بچهها از آنجا آزاد شوند. وقتی که میرسند، بعد از هفت، هشت روز که آزاد میشوند، میبینند که همه بچهها اینقدر علف خوردهاند که دور دهانشان سبز شده است. یک اتفاق جالب دیگر هم به شما بگویم.
منطقهای دست بچههای زینبیون افتاد و تا زمانی که آنجا را به نیروهای سوری برای تثبیت خط تحویل دادند، در اختیار خود بچههای زینبیون بود. آنجا فقط زنان و دخترانی که از اروپا و اینطرف و آنطرف میآورند برای جهاد نکاح حضور داشتند. یکسری از داعشیها دست بسته دخترها را گذاشته بودند در خانهها و فرار کرده بودند. بچه یکی از خانمها را میفرستند تا دستهایشان را باز کند. زمانی که این بچهها میخواستند این منطقه را تحویل نیروهای سوری بدهند، زن یک فرمانده داعشی برگشت گفت که ما میخواهیم مذهب این بچهها را اختیار کنیم! اینها که بودند که اینقدر پاک و فرشته بودند که حتی چشمشان به ما نیفتاد و چیزهایی که ما نیاز داشتیم میرفتند و تهیه میکردند و دم در خانه ما میگذاشتند و در را میزدند و زود دور میشدند و اصلا روبهروی ما نمیایستادند. در صورتی که ما کاملا در اختیارشان بودیم و اسیرشان بودیم. وقتی میگویم سوریهایها دارند قسم میخورند روی اسم زینبیون، این چیزها را دیدهاند. بچههای زینبیون واقعا آدمهای ناموسیای هستند و خیلی غیرت دارند. اکثر بچهها حتما یک چاقو هم با خودشان دارند؛ اگر مهمات تمام شود با آن میجنگند. ما یک «شهید مطهر» داشتیم که پس از اینکه در محاصره گیر میکند، با سه خشابی که برایش مانده بود و بعد از آن با سنگ میجنگد و شهید میشود.
ه گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، سعدالله زارعی در سرمقاله کیهان نوشت:
با وجود آن که نزدیک به دو هفته از کودتای - جمعه 24 تیر ماه - میگذرد، هنوز تحولات ترکیه در کانون خبری محافل سیاسی و رسانهها قرار دارد و از این رو به نظر میآید آنچه علیالظاهر به آن در حدود ساعت 4 صبح روز شنبه - به وقت آنکارا - نقطه پایان گذاشته شد، پیامدها و تداومهایی دارد که با آنها باید شرایط پیشرو را تحلیل کرد. در این میان چند نکته اساسی وجود دارد:
1- کودتا در داخل ترکیه دو طرف بالنسبه قدرتمند داشت که اگر چه نتوانستند طراحی انجام شده را به پایان برسانند و شکست خوردند، اما کماکان در جامعه ترکیه حضور دارند و اردوغان و حزب او بهرغم غلبه بر آنان، نمیتوانند حضور پررنگشان را در جامعه ترکیه نادیده بگیرند. ارتش ترکیه - که ترکیبی از حدود 300 هزار نیروی نظامی بوده و در بطن ناتو بهعنوان قدرت چهارم شناخته میشود - کماکان به عنوان یک نهاد قدرتمند باقی میماند. ارتش بعد از کودتا تا حدی تضعیف میشود و امکان پارهای جابهجاییهای مدیریت شده توسط اردوغان تا حدی چهره جدیدی به ارتش میدهد اما در عین حال بنا به آنچه مشاهده میشود، اردوغان در نهایت قادر نیست تحول عمدهای در ترکیب یک ارتش 300 هزار نفره ایجاد نماید با این وصف میتوان گفت ارتش زخمخورده و عصبانی از تحقیرهایی که پس از کودتا بر آن تحمیل شده است، بعد از مدتی به حالت عادی خود بازمیگردد و گستره حضور جغرافیایی آن - از شهرها تا مرزها - امکان تحرک ویژهای به آن میدهد. در عین حال اتصال ارتش به ناتو و پایگاه هوایی اینجرلیک سبب میشود تا ارتش کماکان خطوط فاصله خود با دولت و شخص اردوغان را حفظ نماید.
یک طرف دیگر ماجرا «فتحالله گولن» است. گولن در عین اینکه نماینده یک اسلام غربگراست و در عین اینکه در بین تودههای متدین و انقلابی ترکیه جایگاهی ندارد، اما به دلیل وسعت و کارآمدی نهادهای آموزشی، بهداشتی و خدماتی که در اختیار دارد و توانسته است یک پوشش فراگیر شهری و روستایی ایجاد نماید، بهرغم شکست در کودتا و مواجه شدن با اخراج هوادارانش در سیستم قضایی و... ترکیه، در صحنه اجتماعی ترکیه حضور خواهد داشت. فتحالله گولن تبلیغکننده نوعی عرفان روشنفکری است که وفادار به متون اسلامی نیست و شریعتی را تبلیغ میکند که پایبندی به احکام اسلام در آن ضرورت ندارد و تکلیف دینی به خود انسان و تصوراتی که از دین دارد، باز میگردد. مشابه چنین «شریعت آسان»ی! در ایران از سوی تیپهای روشنفکری نظیر عبدالکریم سروش تبلیغ شده است. نوع تفکر گولن سبب شده است تا سازمان جاسوسی سیا آن را راه حل آمریکا در جهان اسلام تلقی کند و بعد از 22 بهمن 57، آن را مهمترین سد دفاعی غرب در مقابل انقلاب امام خمینی- قدس سره- به حساب آورد. به هر حال به دلیل خدمات اجتماعی هدفمندی که تیم گسترده گولن در ترکیه انجام داده و هم به دلیل پشتیبانی فراوانی که غربیها و بخصوص آمریکاییها از او خواهند داشت، نیروهای سازمانیافته گولنیست کماکان در صحنه سیاسی و اجتماعی ترکیه فعال خواهند بود و این- یعنی تداوم نسبی قدرت ارتش و گولن- برای اردوغان دردسرساز خواهد بود.
2- غرب بنا به دلایلی اردوغان و سیاستهای او را نمیپسندد. از یک طرف غرب و بخصوص آمریکا یک کشور قدرتمند اسلامی و ملتی که با یک نفر دیده شوند را برنمیتابند و از این رو اگرچه اردوغان در طول دوره 14 ساله زمامداریاش خدمات مهمی به غرب و رژیم صهیونیستی داشته است اما در همان حال وجود یک تخفیف نسبتا کاریزما و هژمونیک را برای سیاستهای خود خطرآفرین ارزیابی میکنند. از طرف دیگر غربیها در ارزیابی دلایل شکست تحریمهای گسترده اقتصادی غرب علیه ایران، ترکیه را یک «مقصر مهم» ارزیابی میکنند. واقعیت هم این است که رفتار ترکیه در دورهای که فشار تحریمها علیه ایران سخت و سختتر میشد، با سیاستهای غرب علیه ایران هماهنگ نبود. البته ترکیه اردوغان نه به خاطر ایران بلکه به دلیل فرصتطلبی و نیازی که در حوزه اقتصادی داشت و طبع تاجرمآبانه ترکیه و اردوغان تا آنجا که میتوانست داربستهای تحریم غرب را نادیده گرفت و از این راه سودهای هنگفتی هم بدست آورد.
اگر میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا و ترکیه در زمان 5-6 سالهای که بحران اقتصادی، گلوی غرب را به شدت میفشرد، مقایسهای صورت دهیم، در مییابیم که ترکیه از کشورهایی نظیر ایتالیا، یونان، اسپانیا و... وضع بهتری داشت و با هزینههای کمتری از این بحران عبور کرد و حال آنکه اقتصاد ترکیه اتصالات محکمی با اقتصاد اروپا داشت. در این دوران- 2004 تا 2011- اردوغان توانست با در پیش گرفتن سیاست صفر کردن مشکلات با همسایگان، سود هنگفتی از روسیه و ایران و همپیمانان این دو بدست آورد. گفته میشود متوسط سهم روسیه در صنعت توریسم ترکیه در این دوران 37 درصد بوده است و سهم میعانات گازی ایران در بازار ترانزیت ترکیه هم به حدود نیمی از تجارت ترکیه جان داده است. آمریکاییها و اروپاییها اقدامات دولت اردوغان در حوزه اقتصادی که در عین حال منافع سرشاری هم برای روسیه و ایران در پی داشت را برنمیتابند و این موضوع اردوغان را به یک «عنصر نامطلوب» برای آنان تبدیل کرده است. از این رو به نظر میآید علیرغم شکست کودتا و سیاست دفع فوری اردوغان، غربیها خط کنار گذاشتن اردوغان- و اگر بشود کنار زدن حزب عدالت و توسعه- را بعد از شکست کودتا نیز دنبال خواهند کرد. به همین دلیل هم در روزهای اخیر شاهد بودیم که اردوغان تلاش زیادی کرد تا از غرب دلجویی کند و براین اساس هم، نخستوزیر ترکیه ییلدریم که پیش از کودتا از امکان بازسازی روابط آنکارا- دمشق صحبت کرده بود، پس از کودتا بار دیگر از ضرورت کنار رفتن رئیسجمهور سوریه حرف زد! آزادسازی بخشی از نظامیان دستگیر شده و متوقف شدن ماشین انتقادات اردوغان نسبت به غرب نیز در این راستا صورت گرفت که البته بازتاب قابل توجهی در غرب نداشت و به افزایش سهمخواهی آمریکا و اروپا از ترکیه نیز تبدیل شد. با این وصف میتوان گفت موقعیت اردوغان که با تضعیف رقبای داخلی او تا حدودی تثبیت شد اما در همان حال آن ارادهای که کودتای 24 تیرماه را شکل داد، هنوز روی لزوم برکناری اردوغان تمرکز دارد.
3- گفته میشود، تغییرات در ترکیه که در حال حاضر در دستان رجب طیب اردوغان قرار دارد، برای مدتی طولانی در دستان او باقی نمیماند. این روزها اردوغان آن قدر دچار کیش شخصیت شده است که وقتی از نقش تاثیرگذار عبدالله گل و احمد داوود اوغلو در شکست کودتا سخن به میان آمد واکنش نشان داد و گفت: فقط خدا در خنثیسازی کودتا نقش داشته است! این به آن معناست که سیاست واگرایی اردوغان که باعث مخالفتهای زیادی حتی از درون حزب عدالت و توسعه شده بود، بر اثر وضعی که پساز کودتا پیش آمده، تشدید هم شده است. این مسئله اردوغان را به زودی درگیر انواعی از مشکلات جدید و قدیم خواهد کرد. اردوغان با این ارتش که زخم عمیقی برداشته است قادر به مقابله موثر با جداییطلبان کرد ترکیه نیست و دامنه مشکلات دولت را در حوزه کردی افزایش میدهد. کما اینکه نقش حسادتبرانگیز اردوغان در صحنه سیاسی، احزاب رقیب و مخالف را بیتاب کرده و علیه او وارد میدان خواهد کرد. همین الان هم زمزمه اقدامات گسترده احزاب علیه اردوغان به گوش میرسد. بنابراین میتوان گفت اگرچه اردوغان در فضای داخلی به نسبت قبل فضای بهتری خواهد داشت ولی حداقل در دو حوزه امنیتی و احزاب کار اردوغان تا حد زیادی پیچیدهتر خواهد شد.
4- اگر اردوغان عاقل باشد باید هم در مقابل فشارهای فزاینده اروپا و آمریکا و هم در مواجهه با تهدیدات فزاینده امنیتی به طور واقعی به سمت ایران بیاید و با اتصال بیشتر به کشوری باثبات، موقعیت کشورش را از بیثباتی خارج سازد اما با توجه به روحیات و نگرانیهایی که اردوغان دارد و روانشناسی شبه اخوانی اردوغان به نظر نمیآید او در این شرایط الزاما عاقلانه عمل کند اما در عین حال تردیدی در این نیست که اردوغان و دولت ترکیه حفظ و توسعه نسبی روابط با تهران را از نظر دور نخواهد کرد، اما به نظر میآید او بیش از آنکه به برقراری «رابطه استراتژیک» با تهران بیندیشد، به استفاده از کارت ایران برای مهار فشار آمریکا، اروپا و عربستان نگاه میکند و این دایرهای از عملیات تازه دیپلماتیک، سیاسی و اقتصادی را روبروی ما میگشاید و ما میتوانیم بطور نسبتا محدود از شرایط جدید برای تثبیت موقعیت جبهه مقاومت، به خصوص در سوریه استفاده کنیم.
به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری تسنیم، یک فروند کشتی اماراتی به دلیل استفاده نکردن از نام بین المللی خلیج فارس و به منظور صیانت از هویت این آبراه تاریخی، در بررسیهای مرکز کنترل و بازرسی کشتیها در منطقه ویژه اقتصادی بندر امام خمینی(ره) توقیف شد.
در همین باره، ابوطالب گرایلو معاون دریایی و بندری اداره کل بنادر و دریانوردی استان خوزستان امروز سه شنبه با بیان درج نام خلیج فارس در اسناد و مدارک بین المللی و لزوم استفاده از این نام حسب الزامات و مقررات جهانی، گفت: نام خلیج فارس در تمامی متون تاریخی همواره به این صورت درج شده است و مرکز کنترل و بازرسی شناورهای منطقه ویژه اقتصادی بندرامام خمینی(ره) به منظور جلوگیری از ورود خدشه به این نام ملی و تاریخی از سوی کشتی های خارجی، رعایت این مهم را در دستور کار قرار داده است.
وی اظهار داشت: در این بررسی ها، یک فروند کشتی با نام فئودورا (FEODORA) و با پرچم پاناما و مالکیت شرکت اماراتی که از واژهای جعلی به جای نام خلیجفارس استفاده کرده بود، از سوی مرکز کنترل و بازرسی کشتی های این مجتمع بندری توقیف شده و تا حصول نتیجه در خصوص حذف واژه مجعول از اسناد آن، از دادن هر گونه خدمات ممانعت به عمل آمد.
نظارت های لازم به منظور صیانت از نام خلیج فارس از سوی کشتی های ورودی، بر اساس قوانین ملی جمهوری اسلامی ایران از سوی مرکز کنترل و بازرسی کشتیها منطقه ویژه اقتصادی بندر امام خمینی(ره) انجام می شود.
بندر امام خمینی (ره) در فاصله 110 کیلومتری اهواز مرکز استان خوزستان قرار دارد.
به گزارش سرویس بین الملل جام نیوز، به نقل از شبکه العربیه، دو گروگانگیر پنج نفر از جمله یک کشیش و دو راهبه را در کلیسایی در منطقه سناتین دو رووری در 125 کیلومتری شمال غربی پاریس گروگان گرفته گرفتند.
بر پایه این گزارش، گروگانگیرها گلوی "ژاک همل"، کشیش 84 ساله کلیسا را بریده و او را کشتند. یکی دیگر از گروگانها هم زخمی شده و حال او وخیم گزارش شده است.
به گزارش العربیه، این عملیات تروریستی داعش در زادگاه "فرانسوا اولاند" رییس جمهور فرانسه صورت گرفت. وی اعلام کرد که داعش با ما اعلام جنگ کرده و ما در این جنگ ایستادگی خواهیم کرد.
داعش مسؤولیت این حمله را به عهده گرفته و خبرگزاری "اعماق" وابسته به این گروه تروریستی اعلام کرد که عاملان حمله به کلیسای نورماندی دو تن از اعضای این گروه هستند.
عامل انتحاری در این عملیات تروریستی فریاد می زد که من داعشی هستم و کشیش فرانسوی را سر بریدم. دلیل این فریادها شاید این باشد که مبادا دولت فرانسه مانند موارد قبلی، عامل حملات تروریستی را روانی عنوان کند یا اینکه انگیزه مهاجم را شخصی توصیف کند.
عامل انتحاری"احمد غلام" نام دارد که با گروه های تروریستی سوریه در ارتباط بود و در سال 2015 به دلیل مظنون بودن در اقدام تروریستی قریب الوقوع، علیه کلیسایی در "ویلژوئیف" بازداشت شد.
بنا بر این گزارش، فرانسوا اولاند رییسجمهوری و برنار کازانوو وزیر کشور فرانسه وارد محل حادثه شدند و مانوئل والس نخستوزیر این کشور هم در توئیتر این حمله را "وحشیانه" توصیف کرده است.
ده روز پیش هم در پی حمله یک مرد با کامیون به مردم در روز ملی فرانسه در شهر نیس، ۸۴ نفر کشته و حدود 300 نفر زخمی شدند.