به گزارش سرویس سیاسی جام نیـوز، وبسایت شبکه العربیه گزارش داد: «گزارش ها از بیشتر شدن اقدامات انتخاباتی احمدی نژاد در جای جای ایران از جمله نطق ها و سفرهای برنامه ریزی شده حکایت دارند که نشان از کاندیداتوری وی برای انتخابات ریاست جمهوری است.»
العربیه در ادامه گزارش داد: «منابع نزدیک به جریان اعتدال گرا خبر دادند که احمدی نژاد و گروه نزدیک به او بر آن هستند که درخواست رهبر عالی ایران مبنی بر مشارکت نکردن احمدی نژاد در انتخابات آینده نصیحتی بیش نبوده است و وی حق دارد که این نصیحت را گوش دهد یا اینکه به آن عمل نکند.»
این وبسایت خبری در ادامه به ضربه جدید به کاندیداتوری روحانی اشاره کرد و افزود: «ناظران محافل سیاسی بر آن هستند که مواضع روحانی ضعیف شده اند و هواداران وی به خاطر عمل نکردن به وعده های انتخاباتی تا این لحظه از جمله رفع حصر از رهبران جنبش سبز، کم شده اند همانطور که لغو تحریم ها نه تنها کامل صورت نگرفت بلکه آمریکا تحریم های خود را برای 10 سال دیگر نیز تمدید کرد.»
العربیه افزود: «در کنار این مسائل هم هواداران روحانی نگران هستند که
سرکار آمدن ترامپ باعث خواهد شد تنها دستاورد روحانی یعنی برجام با موانعی
از سوی واشنگتن مواجه شود که در نتیجه تبعات منفی بر کاندیداتوری مجدد
روحانی و رقابت با احمدی نژاد برجا خواهد گذاشت.»
به گزارش سرویس سیاسی جام نیـوز، پایگاه آمریکایی "هافینگتون پست" (Huffington Post) با انتشار گزارشی به انتقاد از سیاست های آمریکا در حمایت از تهاجم نظامی عربستان سعودی به یمن پرداخته و از رئیس جمهور جدید آمریکا خواسته است که هر گونه پشتیبانی نظامی از سعودی را پایان دهد.
در این گزارش می خوانیم:
«ترامپ می تواند در روز اول کاری خود به یکی از وعده های بزرگ انتخاباتی خود جامه عمل بپوشاند و پای آمریکا را از یک جنگ در خاورمیانه بیرون بکشد؛ "جنگ یمن". آمریکا در این جنگ از عربستان سعودی، امارات متحده عربی و دیگر کشورهایی که با شبه نظامیان تحت حمایت رقیبشان "ایران" در نبرد هستند، پشتیبانی می کند.
حمله عربستان و متحدانش به یمن یکی از جنگ هایی است که به طور گسترده ای مورد انتقاد قرار گرفته و ترامپ باید فورا ایفای نقش آمریکا در این جنگ را تمام کند.
ائتلاف سعودی تحت حمایت آمریکا، متهم به جنایات جنگی بسیار و کشتار 10 هزار یمنی است. آنها حتی آنقدر بیمارستان ها را در حملات خود هدف قرار داده اند که پزشکان بدون مرز که یکی از حیاتی ترین گروه های بشردوستانه در مناطق جنگی است، مجبور شد برخی از فعالیت های خود را به صورت موقت در یمن تعطیل نماید.
مقامات دولت اوباما در پاسخ به گسترش انتقادها در این رابطه، ماه گذشته درمصاحبه با رویترز اعلام کردند که انتقال برخی از تسلیحات به عربستان را محدود خواهند کرد. اما چند روز پس از آن مقامات ارشد آمریکایی و سعودی این گزارش را تضعیف کردند؛ جان کری وزیر امور خارجه آمریکا عنوان کرد که آمریکا به کمک رسانی به عربستان سعودی متعهد است.
ترامپ می تواند تنها چند ساعت پس از در دست گرفتن قدرت در کاخ سفید، اعزام هواپیماهای سوخت رسان را که جنگنده های ائتلاف تحت رهبری عربستان را با سوخت رسانی هوایی پشتیبانی می کنند، به اتمام رساند. باید توجه داشت که سوخت رسانی جنگنده های سعودی موجب گسترش نفرت از آمریکا در یمن شده است.
بیرون کشیدن آمریکا از جنگ یمن -که یکی از سیاست های بدنام اوباما بوده- فرصتی بزرگ ترامپ برای به دست آوردن امتیازات سیاسی است؛ اقدامی که نشان دهنده تلاش ترامپ برای حفظ جان و مال مردم آمریکا است؛ این اقدام نشان می دهد که ترامپ از به چالش کشیدن دولت های خارجی [عربستان و متحدانش] برای حفظ منافع آمریکا هراسی ندارد.»
به گزارش مشرق، «حسین قدیانی» طی یادداشتی در روزنامه «وطن امروز» نوشت:
در سررسید، یادش را گرامی بدارند یا ندارند؛ نفری که در کابینه، مافوق وزرا مینشیند، حواسش باشد یا نباشد؛ خود را مدیون خون شهدا بداند یا نداند؛ حضرات میدان سیاست «سهراهی شهادت» را به یاد بیاورند یا نیاورند؛ اصلا بشناسند یا نشناسند؛ آقای رئیس، دقایقی از نطق پیش از دستور خود را به «شبهای قدر انقلاب اسلامی» اختصاص بدهد یا ندهد؛ اصحاب بهارستان در باغ باشند یا نباشند؛ «السابقون» را قدر بدانند یا ندانند؛ روزنامهها و هفتهنامهها و جراید، از «لندکروز آتشگرفته حاجبخشی» چیزی بنویسند یا ننویسند؛ فریاد «ماشاءالله حزبالله» آنهم در بحبوحه خون و خطر را پوشش بدهند یا ندهند؛ سر نترس دلاورمردان جبهه جنوب را دوباره منعکس کنند یا نکنند؛ حواس شبکههای اجتماعی، جمع باشد یا نباشد... هیهات! ما 30 سال پیش از این روزهای امن و امان خود را فراموش نمیکنیم! و سالگرد عملیات «کربلای 5» را فراموش نمیکنیم! و «حنابندان شهادت» را فراموش نمیکنیم! و آن جمله معروف و خودمانی شهید سعید شاهدی که «برادر! شلم کجا بودی؟!» را فراموش نمیکنیم! و گریههای سنگر «امن یجیب» را فراموش نمیکنیم! و خندههای سردار شرق ابوالخصیب را فراموش نمیکنیم! و مستند «علمدار» را فراموش نمیکنیم! و «روایت فتح» حاجحسین خرازی را فراموش نمیکنیم! و «آن آستین خالی که با باد، اینسو و آنسو میرفت» را فراموش نمیکنیم! و خانه کوچک فرمانده اصفهانی در کوچهپسکوچههای شهر زایندهرود را فراموش نمیکنیم! و «اسوه شبشکاران» را فراموش نمیکنیم! و «فخر طلایهداران» را فراموش نمیکنیم! و «بلبل خوشالحان خمینی» را فراموش نمیکنیم! و «قاسم و رضا» را فراموش نمیکنیم! و آن «بولدوزرچی را که بر کوهی از آهن نشسته بود و کوهی از خاک را جابهجا میکرد» فراموش نمیکنیم! و جنگ سخت در «جزیره بوارین» را فراموش نمیکنیم! و «موانع مثلثی» را فراموش نمیکنیم! و «کانال پرورش ماهی» را فراموش نمیکنیم! و شبهای متاثر از نور منور، روشنتر از روز را فراموش نمیکنیم! و غبطه خمینی به چهره نورانی مردان جبهه صاحبالزمان را فراموش نمیکنیم! و لرزیدن شانه پرستوها در حسینیه جماران را فراموش نمیکنیم! و هیچکدام از کربلاهای سال 65 را فراموش نمیکنیم! و داستان مقاومت ولو با دستان بسته را فراموش نمیکنیم! و بغض «کربلای 4» را فراموش نمیکنیم! و در امتداد آن بغض، بازشدن جادهها در «کربلای 5» را فراموش نمیکنیم! و گریههای از سر شوق را فراموش نمیکنیم! و ایمان را و اخلاص را و اخلاص را و اخلاص را فراموش نمیکنیم! و تاکید مدام بر «ما چه کارهایم؟ کار خدا بود!» را فراموش نمیکنیم! و آن حجم عظیم آتش را فراموش نمیکنیم! و جانبازی «عباسهای تشنهلب» را فراموش نمیکنیم! و رد قناسه بر صورت بسیجی 17 ساله را فراموش نمیکنیم! و شهدای لبتشنه خاک شلمچه را فراموش نمیکنیم! و بادگیرهای زیبای سرمهای را فراموش نمیکنیم! و سرمه شهادت بر چشمان مجاهدی در لباس روحانیت را فراموش نمیکنیم! نه! ما طلبه و دانشجو و کارگر و کارمند شهید کربلای 5 را فراموش نمیکنیم! و 30 سال پیش از این حاجقاسم را فراموش نمیکنیم! و دویدن مجنونوار، دنبال لیلای شهادت را فراموش نمیکنیم! و «حدیث دشت عشق» را فراموش نمیکنیم! و «فرهنگ مقاومت» را فراموش نمیکنیم! و «بوسه امام بر دست و بازوی رزمندگان» را فراموش نمیکنیم! و ایستادگی بچههای جبهه در آخرین سالیان جنگ را فراموش نمیکنیم! و «انهدام دژهای تسخیرناپذیر دشمن» را فراموش نمیکنیم! و غریو «الله اکبر» پس از بازشدن هلالیهای 2 و 3 را فراموش نمیکنیم! و رشادت جوانمردان «لشکر 5 نصر» را فراموش نمیکنیم! و نماز شبهای رزمندگان «لشکر 10 سیدالشهدا» را فراموش نمیکنیم! و شهادت بسیجیان «لشکر 41 ثارالله» را فراموش نمیکنیم! و مظلومیت شهدای «لشکر 17 علیبنابیطالب» را فراموش نمیکنیم!
نه! ما «کربلای 5» را فراموش نمیکنیم! و باذنالله، اجازه نمیدهیم روزگار، ذائقهمان را عوض کند! امروز برای ما، فردا صبح همان دیشبی است که «خواب بابا» را دوباره دیدیم! و «نور بهشتی» هرگز از چهره پدران ما نخواهد رفت! کجایید «گروه سرود بچههای آباده»؟! کجایید «برادرهای من»؟! گفت: «آه جبهه، کو برادرهای من؟!» آری! ما هنوز هم با صدای آهنگران صفا میکنیم! و از سنگر شهادت، سنگر خوبتر و قشنگتری سراغ نداریم! و از برادران جبهه، برادران بهتری سراغ نداریم! هنوز هم ما «پیران توپخانه» میبینیم! و زیارت عاشورای حاج منصور در دهه 60 گوش میدهیم!
اینهمه کانال، هیچکدام برای ما «کمیل» نمیشود! کمیل را با هایهای اشک میخواندند بچههای کربلای 5 و والفجر 8 و خیبر و بدر! هان ای کسانی که دنبال مرد میگردید! هان ای کسانی که دنبال جرعهای آسمان میگردید! شبهای کربلای 5 پر از ستاره بود! و هنوز هم پر از ستاره است! پر از نفس! و پر از زندگی! پر از هستی! و پر از امید! به چشمهای علمدار بنگرید! هنوز دارد میخندد در شرق ابوالخصیب!
الا ای سردار کربلای 5! برادرت «قاسم» همچنان بهگوش است! 30 سال پیش با تو، دیروز در کربلا و امروز در مرز قدس شریف! و خدا برای ما اینگونه مقدر کرده است که با همان بیسیم «کربلای 5» خبر مرگ اسرائیل مخابره شود!
به گزارش مشرق، روزنامه «جوان» در یادداشتی به قلم «هادی محمدی» نوشت:
مقامات دولت ترکیه در راهبردهای شش سال گذشته به طمع نامشروع برای نابودی دولتهای عراق و سوریه از طریق موجسواری تروریستی راه به جایی نبردهاند و یک عزم جدی برای شکست این پروژه را شاهد بودند.
باقیمانده تروریستها در عراق و سوریه را نیز در یک عمر کوتاه ارزیابی میکنند و لذا قبل از تهی شدن دست دیپلماسی آنان، با متهم کردن دولت اوباما و شکست آنها، نمایش جدیدی را شروع کردهاند.
این ژست جدید را مبارزه با داعش نام گذاشتهاند تا از طریق یک فریب دیپلماتیک، تروریستهای داعش را به ابزار چانهزنی برای کسب امتیازات اقتصادی و سیاسی و جایگاه منطقهای ترکیه تبدیل کنند.
این بدان معنا نیست که ترکها از سیاستهای شش سال گذشته در حمایت علنی از داعش در عراق و سوریه پشیمانند یا برای جبران نفاق دیپلماتیک، آماده ارائه رفتار ایجابی هستند. آنها در سوریه، تعدادی از تروریستهای دست آموز سرویس اطلاعاتی خود را در کنار یگانهای نظامی و تکاور در مناطق اشغالی داعش مستقر کردهاند و بدون توجه به حضور اشغالگرانه در شمال حلب، برای حفظ بقیه تروریستهای القاعده با نامهای جبهه النصره و احرارالشام و... بازی رسانهای میکنند.
ترکها از این طریق با نمایش خود به عنوان بازیگر سازنده
در بحران سوریه بر روابط فعال و پنهان و آشکار خود با تروریستها سرپوش
میگذارند تا امکان سهم خواهی اقتصادی و سیاسی در آینده سویه را داشته
باشند.
همین مدل و سناریو برای عراق نیز تدارک شده و طی روزهای آینده، نخست وزیر
ترکیه به بغداد سفر میکند تا در ازای توقف کارشکنی در مبارزه با داعش،
روابط با بغداد را به شرایط عادی برگردانند و از ظرفیت میلیارد دلاری
اقتصادی با اقلیم کردستان و بغداد بهرهمند شده و به حضور اشغالگرانه
نظامیان خود در بعشیقه در شمال موصل مشروعیت بدهند.
با اینکه همه مقامات عالی رتبه عراقی و کرد عراقی، این حضور نظامی را غیرقانونی و باجخواهانه اعلام کردهاند، ییلدریم نخست وزیر ترکیه آن را نقض حاکمیت عراق نمیداند! اردوغان هم که با موج بیثباتی و تروریسم نابودکننده اقتصاد و امنیت داخلی روبهروست، امنیت در ازمیر را در حلب و خارج از مرزهای قانونی و با روشهای غیرقانونی امکانپذیر میداند!
این مواضع مقامات ترکیه تأکید دارد که رویکردهای تجاوزکارانه و طمعورزانه از راهبردهای آنها حذف نشده و مطالبات غیرقانونی را با کارت تروریسم در عراق و سوریه دنبال میکنند.
مقامات ترک زمانی باید انتظار داشته باشند که مقامات عراق به آنها با نگاه یک همسایه قابل اعتماد نگاه میکنند که از ترویج و حمایت از تفکرات تکفیری و گروههای تروریستی در درون ترکیه و محیط منطقهای دست برداشتهاند و از توهم عثمانیگری و طمع به اراضی شمال عراق و شمال سوریه خارج شدهاند و از مداخلهگری سیاسی در محیط منطقهای دست برداشتهاند.
خروج از بعشیقه و توقف حمایت از داعش و النصره و بقیه تروریست ها، اولین گام برای اعتمادسازی در تعاملات با همسایگان میباشد.